دنیای من



همش گریه ام میگیرد میخواهم انقدر اشک بریزم ک چشمانم اعتراض کنند اصلا اعتصاب کنند. دیگر اشک تولید نکنند. میخواهم تمام غصه هایم را بریزم داخل یک دیگ بزرگ و بگذارم برای خودش بجوشد بجوشد و بجوشد تا عصاره ان بماند یک چیز تلخ و بدرنگ. عصاره غم و غصه هایم را بریزم توی یک کپسول سیاه و رویش بنویسم دست نزنید عاقبت ندارد. ببرم بندازمش دور. یک جای دور. خیلی دور. برگردم و با خیال راحت از نو زندگی کنم. یک زندگی روی صفحه سفید روزمرگی.
. نبار بارون هوا سرده، ننه سرما کمین کرده. نبار بارون ک جات گرمه تو چشم باد تو جات امنه. . نبار بارون که شهر مرده است دل مردم چو شب تیره است نبار بارون صفایی نیست ،هیچ سازی به کوکت نیست . نبار بارون دلم خونه ،زمین کابوس اشفته نیا اینبار نیا خونه، دلم خونه دلم خونه. ۰

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

پاورکده کرج گیفت کارت سل Amanda زنبور عسل يادداشت هاي حبيب اله حاجي زاده John زعفران عیسی یزدان کریمی Isa Yazdankarimi اقام امام رضا(ع)